طناب شیطان


مردی کنار بیراهه ای ایستاده بود.


ابلیس را دید که با انواع طنابها به دوش درگذر است.


کنجکاو شد و پرسید: ای ابلیس ، این طنابها برای چیست؟


 

جواب داد: برای اسارت آدمیزاد.

طنابهای نازک برای افراد ضعیف النفس و سست ایمان ، 

طناب های کلفت هم برای آنانی که دیر وسوسه می شوند.


سپس از کیسه ای طناب های پاره شده را بیرون ریخت و گفت:


اینها را هم انسان های باایمان که راضی به رضای خدایند و

اعتماد به نفس داشتند،

پاره کرده اند و اسارت را نپذیرفتند.

 

مرد گفت طناب من کدام است ؟


ابلیس گفت : اگر کمکم کنی که این ریسمان های پاره را گره زنم،


خطای تو را به حساب دیگران می گذارم …


مرد قبول کرد .


ابلیس خنده کنان گفت :


عجب ، با این ریسمان های پاره هم می شود انسان هایی


چون تو را به بندگی گرفت.


سخن روز : همیشه سخت ترین سیلی را از


کسی میخوری که روزی بهترین نوازشگرت بود . . .